The wound
جمعه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۶، ۰۷:۱۱ ب.ظ
ویولن خاکگرفته رو کوک کردم، سعی کردم یکی از تمرینهای سادهای که قبلاً دوستش داشتم رو بزنم؛ خیلی بدتر از قبل. صفحههای اول کتابم رو ورق زد. یکی رو انتخاب کردم؛ هیچیش یادم نبود. از دست خودم عصبانی شدم. تمومش کردم. موزیک مریض امروزم رو واسه هزارمین بار پخش کردم، چشمم افتاد به پنجرهی آشپزخونه که انگار با منظرهی همیشگی یه فرقی داشت؛ دیوار روبهرو تیره شده بود! پنجره رو باز کردم؛ بارون تندی میزد... موزیک مریض رسید به مریضترین ریتمش. پنجره رو نیمهباز گذاشتم.
یادم میاد که به اندازه یک لیوان شیر توی بطری باقی مونده. قهوه و شکلات هم دارم.
شیر رو گرم میکنم.
چندتا توییت اخیر رو نگاه میکنم؛ «یک کامیون توی استکهلم مردم رو زیر گرفته.»
موزیک مریض از اول پخش میشه.
- ۹۶/۰۱/۱۸