.Though, I didn't get to say goodbye
چهارشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۹:۵۳ ق.ظ
میم عزیز، به یادتان و تقریباً دلتنگتان هستم. کادوی تولدی که یک سال پیش به من دادید را جایی گذاشتهام که هرروز در نظرم آید. اما دست نمیزنم؛ بو نمیکنم؛ مگر عقلم را از دست دادهام که آن جعبهی مشکی را باز کنم.
هنوز نمیدانم چرا و به چه منظور، عصارهی همهی آن خاطرات عالی و کپچرهای قشنگ را چکاندید در جعبهی مشکی و درحالی که قرار بود فرسنگها [و برای همیشه] دور شوید، آن را به من هدیه کردید.
مراقب خودتان باشید و باران را گویید بیآهنگ ببارد.
روی ماهتان را میبوسم.
- ۹۵/۱۱/۱۳