دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

.Though, I didn't get to say goodbye

چهارشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۹:۵۳ ق.ظ
میم عزیز، به یادتان و تقریباً دل‌تنگتان هستم. کادوی تولدی که یک سال پیش به من دادید را جایی گذاشته‌ام که هرروز در نظرم آید. اما دست نمی‌زنم؛ بو نمی‌کنم؛ مگر عقلم را از دست داده‌ام که آن جعبه‌ی مشکی را باز کنم.
 هنوز نمی‌دانم چرا و به چه منظور، عصاره‌ی همه‌ی آن خاطرات عالی و کپچرهای قشنگ را چکاندید در جعبه‌ی مشکی و درحالی که قرار بود فرسنگ‌ها [و برای همیشه] دور شوید، آن را به من هدیه کردید.
 مراقب خودتان باشید و باران را گویید بی‌آهنگ ببارد.
 روی ماهتان را می‌بوسم.
  • ۹۵/۱۱/۱۳

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی