دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

حالِ خراب.

دوشنبه, ۷ مهر ۱۳۹۳، ۰۸:۵۴ ب.ظ


 حالش خوب نیست. حتی متوسط هم نیست. روزی دو عدد پروپرانول جهت کمتر زرزر کردن مصرف می‌کند. یک نصفه‌چیزی هم آخر شب در حلق‌ش می‌اندازد که گفته‌اند ملاتونین است٬ ولی بخاطر آن پاکت عجیب کاغذی٬ حدس می‌زند پلاسبو باشد. یک ذهن خراب دارد که معمولاً به همه‌چیز شک می‌کند. روز و شب‌ش فاسد شده است. از هرزه خواب‌هایی که می‌بیند -آخر ارضای جنسی پیرزن هشتادساله چه دخلی به تو دارد- گرفته تا جوش‌های صورت‌ش٬ طعم گسی به زندگی بی‌سروته‌ش داده است. شنبه و دوشنبه و جمعه ندارد٬ فرق دیروز و امروزش را فقط از آن سریال ۱۰شب می‌فهمد. مثلا یک شب آن سریال پخش نشد و فردای آن شب فکر میکرد که هنوز دیروز است. عرض کردم٬ حال‌ش خراب است.

 یک پیچ کوچک آغشته به کمی رنگ آبی٬ در چشم مسلح به عینکش عیان آمد. به زحمت دولّا شد و آن را از روی سرامیک سرد کف اتاق برداشت. بسیار بزرگ‌تر از پیچ یک ساعت مچی بود. چیز دیگری به ذهنش نرسید. پیچ را گذاشت روی میز مطالعه‌اش؛ شاید روزی گم‌کرده‌اش را پیدا کند.  

 حال خرابی دارد. شیمی را باز می‌کند٬ دو خط می‌خواند٬ حوصله‌اش نمی‌شود و کتاب را به سمت سایرین پرت می‌کند. هندسه را برمی‌دارد٬ دو سه صفحه می‌خواند و خوابش می‌برد. در همان سطوح ابتدایی خواب که نمیدانم رِم یاچی اسمش را می‌گذارند٬ ماجرای همان پیرزن و آن صحبت‌ها را خواب می‌بیند و دردی بر خستگی‌اش اضاف می‌شود. 

 نمی‌دانم حالش کی و چگونه بهتر می‌شود. فقط می‌دانم که دلش پَر می‌کشد برای یک نفر؛ برای همان که پیدا نیست٬ همان که در جستجویش گم شده است. دلتنگ میم‌ِ جانی‌اش است. باید اِستاد و فرود آمد...


 بیا او را صدا بزن.







  • ۹۳/۰۷/۰۷

نظرات (۱)

ما که نفهمیدیم چی شد آخرش!!!!
ولی پروپرانول داروی فشار خون هستش ربطی به حرف زدن نداره !
امان از شما خانوما
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی