دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

RUN !

جمعه, ۲۳ مهر ۱۳۹۵، ۰۷:۳۷ ب.ظ
پشه‌ها ان‌قدر نیشم زدن و در گوشم وزوز کردن که بیدار شدم؛ هوا تاریک شده بود. رفتم توی آشپزخونه؛ پنجره باز بود. در تراس رو هم باز کردم. کتری رو تا نصفه آب کردم و گذاشتم جوش بیاد. رفتم دستشویی؛ لامپ دستشویی اتصالی کرده و روشن نمی‌شه. در دستشویی رو تا نیمه بستم.
 برگشتم توی آشپزخونه. لیوان لاجوردی رو شستم و یه‌دونه تی‌بگ انداختم توش. جوشیده نجوشیده کتری رو برداشتم و لیوان رو پر کردم. از توی یخچال بین کیک خامه‌ای باقی‌مونده از تولد دیشب، شیرینی‌های تازه‌‌ای که واسم آورده بودن و دونات‌ تازه‌تری که امروز خریدیم حق انتخاب داشتم. دونات شکلاتی رو برداشتم. تی‌بگ رو انداختم توی اون یکی لیوان که چای‌م غلیظ‌تز از این نشه. آوردم گذاشتم کنار دستم. تکیه زدم به دیوار. لپ‌تاپ‌م رو روشن کردم و سابلایم رو باز کردم. فقط مونده که تو رو چند ساعتی بذارم گوشه‌ی ذهنم تا بتونم این پروژه‌ی کوفتی Link List رو تموم کنم. میشه فقط چند ساعت، بهت فکر نکنم؟
  • ۹۵/۰۷/۲۳

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی