دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

خوابم نمی‌بره؛ چند روزی‌ه که قرصام تموم شده و خواب و بیداری‌م در هم آمیخته. اما بهونه‌ست؛ فکرم پیش کسی دیگه‌ست.

به علیرضا گفتم پاییز یه روز میام می‌بینمت. گفت پاییزه دیگه! شما هم نیای ما میایم! خندیدم. غرق شدم توی مهربونی‌ش.

بسته شکلات کادوییِ داخلِ کمد دانشکده‌م، گواه بر امید دیدنشه. اما نگفتم. اینطوری هردومون راحت‌تریم.

 پاییز یه روز میرم می‌بینمش.

  • ۹۵/۰۷/۰۲

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی