دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

عیش بی‌یار مهیا نشود؛ یار کجاست؟

جمعه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۵۸ ب.ظ

 سینما و شونه‌هاش -که نبود، غروبِ بلوار کشاورز، عذرخواهی کودک‌کار مظلومی که سهواً بهم تنه زد، چای آتیشی، همبرگر آشغالی با ذرت، انقلابِ جمعه‌شب، سردرِ بسته‌ی دانشگاه تهران، حرف زدنش باهام -که نبود، «Nothing else matters» متالیکا با گیتار کنار پیاده‌رو -آخ که چه دلتنگ‌ش بودم، ده متر ولیعصرِ تاریک و شاخه‌های افتاده درخت‌ها و صدای آب که ای‌کاش با گذشتن ازش زمان کِش میومد، حرف زدن باهاش -که نبود، لبخند قشنگ آقایی که از روبه‌روم رد شد، خداحافظی باهاش -که نبود.





  • ۹۵/۰۶/۲۶

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی