دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

س. جان. هیچ انسانی به خوبی و مهربانی و شجاعی و زیبایی تو، نمی‌شناسم. هنوز فکر می‌کنم این حجم از محاسن چه‌طور در تو جمع شده و چه‌طور مسیر زندگی من از کنارت گذشته و چه‌ خوش‌بخت که من هستم با شناختن تو‌. دوست بودنت بهشتی‌ترین اتفاق است؛ مثل باران خرداد هستی که آدم را از همه انزجارها آزاد می‌کند. ای‌کاش من شبیه‌تر به تو‌ بودم. ای‌کاش می‌شد بخشی از مهربانی و شجاعت و بزرگی‌ات را از انگشتانت سرازیر کنی در وجود من، و من شکوفه شوم، گل شوم، آزاد شوم از همه قید و بندها؛ برقصم میان زمین و آسمان، دست همه را بگیرم و برقصم و بدوم. ای‌کاش بیشتر داشتمت. ای‌کاش بمانی...

  • ۹۵/۰۶/۲۰

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی