دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

و دست‌هایت با دستان من آشناست.

پنجشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۲۶ ب.ظ

 گاهی اوقات که در خیال منِ آرمانی‌ام پرسه می‌زنم و برای ظاهر و باطن‌م خط و نشان می‌کشم، به دنبال مناسب‌ترین طرح یا نوشته برای تتو می‌گردم. دوست دارم یک طرح ساده روی مچ دستم تتو کنم؛ درست جایی که رگ‌ها به سطح پوست نزدیک می‌شوند و با پیچ و تاب به سمت کف دستم سرازیر هستند. به‌نظرم زیباترین عضو بدن مچ دست است؛ مدام جلوی چشم است. آرام و قرار ندارد. لاغر که می‌شوی خودش را بیشتر نشان می‌دهد، انگار می‌خواهد لاغر شدنت را گوشزد کند و بگوید حواسش هست. هر از گاهی با آستینِ بلندِ لباس پوشیده می‌شود، اما باقی مواقع سرکش است؛ معمولا دستت را اگر کسی بگیرد، با مچ آن کاری ندارد. اما موقع رد شدن از خیابان حتماً تجربه‌ کرده‌اید، یا لااقل دیده‌اید که وقتی یکی از دو نفر سرگرم حرف زدن شده و متوجه ماشینی که به او نزدیک می‌شود نیست، فرد دیگر با نگرانی و عجله مچ دستش را می‌گیرد و عقب می‌کشدش. در فیلم‌های غربی قرن بیستم می‌بینیم که بانوان هنگام ملاقات آقایان، با وقار خاص خود مچشان را بالا می‌گیرند و دستشان را از ناحیه مچ پایین می‌آورند. آقایان با نهایت احترام و خوش‌رویی، انگشتان آویزان بانو را در دست می‌گیرند و در حالی که دست دیگرشان را پشت کمرشان نگه داشته‌اند، کمی خم می‌شوند و دست بانو را بوسند.

 مچ تلاقی زندگی، محبت، مراقبت، احترام و توجه است؛ اگر کسی را زیاد دوست داشته باشم- آن‌قدر زیاد که از خود بی‌خود شوم با حضور خوش‌بوی او- مچ دستش را در دستانم می‌گیرم، ساعت‌ش را کمی بالا پایین می‌کنم تا مطمئن شوم مچ دستش می‌تواند نفس بکشد، دستش را بالا می‌گیرم، خوب تماشایش می‌کنم، و بعد، با لب‌هایی که در پس رژ لب آلبالویی پنهان است، می‌بوسم‌ش. رد بوسه‌ام روی مچ‌‌ دستش، احتمالاً زیباترین تتویی خواهد بود که تا به حال بر روی مچ دستی دیده‌ام.

  • ۹۵/۰۳/۲۷

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی