دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

در پسِ همه‌ی خودبه‌بی‌خیالی‌زدگی‌ها.

چهارشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۵:۳۶ ق.ظ

 یه‌جایی توی فیلم هامون هست که حمید بعد از زمین ریختن اتفاقی کیسه‌های‌خرید پیرزن همسایه و دعوا با مهشید، با دوتا ماهی بزرگ توی دستاش می‌ره توی آشپزخونه و مهشید رو می‌بینه که خیلی ریلکس درحال سیگار کشیدن‌ه. ماهی‌ها رو پرت می‌کنه جلوی پای مهشید و با عجله از آشپزخونه خارج میشه. می‌ره سمت اتاقش و در همین حین دوبار این جمله رو می‌گه؛ «باید یه فکر اساسی کرد.» انگار دفعه‌ی اول به خودش گفته و دفعه‌ی دوم هم به خودش و هم به مهشید.

 موضوع همینه هامونِ عزیز. گاهی مشکل اون‌قدر بزرگ و اساسی‌ه، که فکر می‌کنیم با یک فکر اساسی لااقل می‌تونیم باهاش کنار بیایم. باید یه فکر اساسی کرد...

  • ۹۵/۰۲/۱۵

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی