دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

تو را که گفت که در روی خوب حیران باش؟!

جمعه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۵۲ ب.ظ

 شاید می‌خواستم به خودم ثابت کنم که می‌تونم همون دل‌سنگِ آرمانیِ توی ذهنم باشم. دل‌سنگ هم کلمه‌ی درستی نیست؛ صبور بهتره. صبورِ آرمانی توی ذهنم داره خودشو می‌خوره، داره با منِ سرکشِ نق‌نقو می‌جنگه، مثل یه تشنه‌ی گم‌شده توی صحرا، هر گوشه و کنار دنبال امید می‌گرده. شما یادتون نمیاد ما یه موقع جلوی هیچ بنی بشری سرمونو پایین نمی‌نداختیم؛ زور نداشتیم ولی جون داشتیم، انقدر جون می‌کنیم تا به خواسته‌مون برسیم. حالا افتادیم یه گوشه تنها و بی‌کَس، با کمرِ خم، سرمون پایین، خیره به زمین. اصلاً یادمون نمیاد کی بود، چی بود...

 دیگه فرقی نداره؛ این خونه، سقف نداره.



  • ۹۵/۰۲/۰۳

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی