صبح صادق در جاده میتازد.
شنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۵، ۰۶:۲۶ ق.ظ
داشتم فکر میکردم که باهار دلکش رسیده، دل به جا نباشد. چرا؟ آخه دلبر دمی به فکر ما نباشد.
از پشت شیشه آسمون تاریک رو دیدم که کم کم روشن میشه؛ بود که پرتو نوری به بام ما افتد؟
از پشت شیشه آسمون تاریک رو دیدم که کم کم روشن میشه؛ بود که پرتو نوری به بام ما افتد؟
- ۹۵/۰۱/۱۴