دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

اما حتی اگر بمیرم، چیزی نمی‌رود از یادم.

يكشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۴۶ ق.ظ

 حالم خوب نیست؛ همه‌چیز جلوی چشمم میاد و قیافه‌ی آرومِ مرگ‌پذیر خودم رو تصور می‌کنم، وقتی دنیا رنگ داشت؛ آلبالویی بود.

 آخرین‌باری که این دکلمه رو گوش می‌کردم، با اشتیاق دوستش داشتم؛ امیدی در دلم بود به دیدنش و بوسیدنش و بوییدنش. 

  من دوست داشتم که سرم را روی سینه‌ی محکمی بگذارم، و بمیرم. اما چنین نشد، و نخواهد شد؛ هستی خسیس‌تر از این‌هاست...




  • ۹۴/۱۲/۱۶

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی