دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

او نمی‌دیدش و از دور خدا را می‌کرد.

سه شنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۳۳ ق.ظ

سال‌ها دل طلب جام‌جم از ما می‌کرد، وان‌چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد.

گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است٬ طلب از گم‌شدگان لب دریا می‌کرد.

مشکل خویش برِ پیر مغان بردم دوش؛ کو به تأیید نظر حلّ معما می‌کرد.

دیدم‌ش خرم و خندان٬ قدح باده به دست؛ واندر آن آینه صدگونه تماشا می‌کرد

گفتم این جامِ جهان‌بین به تو کِی داد حکیم؟ گفت آن روز که این گنبدِ مینا می‌کرد.

بی‌دلی در همه احوال خدا با او بود٬ او نمی‌دیدش و از دور خدا را می‌کرد...

گفتم‌ش سلسله‌ی زلف بتان از پیِ چیست؟ گفت حافظ گله‌ای از دلِ شیدا می‌کرد.

  • ۹۴/۱۱/۰۶

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی