به کجا میرود این ذهن دربهدر.
يكشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۱۹ ق.ظ
مثل یه پیرزن هستم که اسمارتفون بهش دادن و قصد داره شمارهی بچهش رو بگیره که چندین ساله به کانادا مهاجرت کرده و حالا اون پیرزن٬ صاحب نوههایی هست که حتی یکبار هم بوسشون نکرده و واسشون قصههای قدیمی تعریف نکرده٬ اما هرسال موقع تولدشون بهشون زنگ میزنه و با اینکه حتی یک کلمه از حرفاشون رو متوجه نمیشه٬ قربون صدقهشون میره. میدونه که درسشون خوبه و شاگرد اول هستن٬ دوست داره که دکتر بشن و تمام مریضیهاش رو درمان کنن٬ یا حداقل از خارج واسش مسکنهای قوی بیارن.
مثل یه پیرزن هستم٬ که بهش اسمارتفون دادن.
- ۹۴/۰۹/۱۵