دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

ناخن‌های بلند به یکدیگر سلام می‌دهند!

پنجشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۲۹ ب.ظ
حال خوبی دارم. وقتی به حدی از آرامش می‌رسم که متوجه می‌شوم «خ‌وب‌ ه‌س‌ت‌ی‌م»٬ شاید خودم را به غایت انسان نزدیک‌تر حس می‌کنم. مگر یک انسان چه می‌خواهد جز نعمت آرام بودن و بالاتر از آن٬ آرام بخشیدن؟ که به اولی نائل شده‌ام و دومی را از خداوند کریم خواهان‌یم.
 دنیای آدم بزرگ‌تر می‌شود وقتی حال خوبی دارد؛ انگار همه‌ی مشکلات و غصه‌ها و دغدغه‌ها گم می‌شوند در آن٬ و باید بگردی ساعتت را پیدا کنی تا بدانی چقدر وقت باقی مانده. اما٬ صبر کن؛ مگر آرامش تمامی دارد؟ مگر می‌شود «حالِ خوب» را از عقربه‌های ساعت ترساند؟
 سردرد دارم اما این‌بار نمی‌نویسم «لعنت به سردردهای مشمئزکننده» یا «اشمئزاز نفرین ‌می‌کند.» یا هرچی. این‌بار نه.


  • ۹۴/۰۸/۲۸

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی