دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

 چه روزی بود امروزِ لعنتی. صبح آدمای خوب٬ ظهر آدمای خوب٬ عصر آدمای خوب٬ شب آدمای خوب.

 عادت می‌کنم بهتون لعنتی‌ها. اینقدر خوب نباشین دیگه.

 می‌بینی دل‌شوره دارم اما آریتمی ندارم؟ پروپرانول خوردم عصر. این موجود کاملا بیولوژیک رو نمی‌شه کاملاً کنترل کرد٬ ج. عزیز. وگرنه یک جای کار برای همیشه می‌لنگید. [نگاه گذرای توأم با لبخند]

 مثل علامت سوالی که در چشمانم گذاشته‌ام و با خودم می‌برم همه‌جا؛ می‌برم بالا٬ میاورم پایین٬ دور خودم می‌چرخم و سعی می‌کنم از یاد ببرم که چقدر مجهول‌م. تو هم همانی باش که باید باشی لطفا٬ میم عزیز.

ستاره می‌شمرم تا که شب چه زاید باز.

  • ۹۴/۰۸/۱۱

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی