دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

شب فراق که داند که تا سحر چند است؟

چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۲۵ ب.ظ
گوشی‌م رو روی مود ویبره می‌ذارم٬ تا گردن می‌خزم زیر پتو٬ لبخند می‌زنم و غصه می‌خورم و توی ذهنم مدام خونده می‌شه «قسم به جانِ تو گفتن طریق عزت نیست؛ به خاک پای تو وان هم عظیم سوگند است٬ که با شکستن پیمان و برگرفتن دل٬ هنوز دیده به دیدارت آرزومند است.» احتمالا با لبخند خشک‌شده روی لب‌هام خوابم می‌بره٬ و ساعتی بعد با ویبره‌ی یک تکست بیدار می‌شم. با دستم اطراف بالش رو می‌گردم تا گوشی‌ رو پیدا کنم٬ تکست رو می‌خونم٬ گوشی رو پرت می‌کنم کنار بالش و سعی می‌کنم به انتظار فکر نکنم. و این یعنی٬ بخواب تمام زمستان را...
  • ۹۴/۰۸/۰۶

نظرات (۱)

آخ که اینجور وقت ها آدم دلش میخواد این تکست فقط از طرف یک نفر باشه
کسی که حتی یک جملش برات یک رمان فوق العادست
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی