دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

صبر می‌خواد٬ صابر می‌خواد.

سه شنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۴ ق.ظ
 خواستم طبق روال معمول این آهنگ عزیز تازه کشف کرده‌ام را برای میم میل کنم. اما تصور این‌که با دیدن یک میل چقدر امیدوار خواهد شد منصرف‌م کرد. فرض‌هایی هست که اصلاً دوست ندارم به ذهنم برسد. با اینکه می‌دانم واقعیست٬ اما ترجیح می‌دهم از فکر کردن به واقعیتی که ۴۸۱ کیلومتر از من فاصله دارد دست بکشم. بله٬ به نظر می‌رسد تنها فاصله است که اهمیت دارد و امیرملکی خوب می‌داند که من از چه چیز صحبت می‌کنم. می‌گن آدما رو نمی‌شه به زور حاضر کرد٬ نه؛ حضور ارادت می‌خواد٬ ایمان می‌خواد٬ صبر می‌خواد٬ صابر می‌خواد. باید فقط امید داشت به برگشتن. با این‌که من بریدم٬ امید ندارم٬ اما شاید منتظرم. از وقتی که یادم میاد همیشه منتظر بودم. بچه دبستانی بودم و تابستونا منتظر این که مهر بشه و برم مدرسه. بعداً فهمیدم این تابستون‌‌ه که باید منتظرش باشم. کم کم با ابعاد بزرگتری از انتظار آشنا شدم. انتظار یه آینده٬ انتظار یه موقعیت٬ انتظار یه نفر رو کشیدم. حالا اما٬ نه منتظر مهرم٬ نه منتظر یه آینده. امیدم رو از همش بریدم. قول می‌دم آهنگ عزیز رو بجای هردومون گوش کنم.  




[Anathema-The storm before the calm]

  • ۹۳/۰۴/۲۴

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی