موهام کو جدّی؟ کو؟ کووو؟
چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۴۹ ق.ظ
استاد سختگیر بود و گاهی مهربون. وقتی یهو گفت دست نکش به موی آرشه و جا خوردم٬ یه لبخند پهـــن زد و نور دوستی رو توی چشماش دیدم. پیرمرد ۶۰سالهی ریزنقش که سعی میکرد یکمی بداخلاق باشه٬ ولی لبخنداش حال آدمُ خوب میکنه. منم دارم بزرگنمایی میکنم که عهد خودم رو محکم کنم.
امروز فقط پنجهی انگشت دومم درد گرفت. تا یک هفتهی آینده زخم میشه. تا یکماه آینده دو سه بار پوست عوض میکنه و به قول معروف٬ پینه میزنه. دو دفعه اشتباه کردم قبول؛ ولی حالا بزرگتر از اون موقعهام٬ میخوام ببینم میتونم روی حرفم وایستم یا نه. «به سازم وفادار میمونم.»
امروز فقط پنجهی انگشت دومم درد گرفت. تا یک هفتهی آینده زخم میشه. تا یکماه آینده دو سه بار پوست عوض میکنه و به قول معروف٬ پینه میزنه. دو دفعه اشتباه کردم قبول؛ ولی حالا بزرگتر از اون موقعهام٬ میخوام ببینم میتونم روی حرفم وایستم یا نه. «به سازم وفادار میمونم.»
گاهی وقتا کلمهها از ذهنم میپره. یه حالهای از لفظ کلمه هست که نمیدونم ساختهی ذهنمه٬ یکبار جایی شنیدم٬ یا واقعاً کلمهی مستعملیه.
همین «کو»٬ وقتی بیشتر از دوبار بگم بهش شک میکنم. ینی چی کاف+واو؟ کجا شنیدم؟ کی میگفت؟ کی؟ کاف+یا؟ ایبابا.
×هاله. این املای لعنتی.
- ۹۴/۰۴/۱۰
به جنون بی امان نزدیک می شوید!