دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

حتی رمان‌های عزیز و تابستان.

جمعه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۴، ۰۲:۳۰ ب.ظ
من هنوز معتقدم که عمرمون رو تلف می‌کنیم. ولی الآن که به اطرافم نگاه می‌کنم٬ به کسایی که کارهای -مثلا- مورد قبول‌م رو انجام می‌دن٬ بازم به نظرم عمر تلف کردن‌ه.
 واقعا نمی‌دونم جریان چیه٬ ولی تنها حس‌ی که باعث می‌شه عمر تلف نشده به نظر برسه٬ خوش‌حالی‌ه. بعضی از مردم حالِ خوش رو توی عشق پیدا می‌کنن٬ تعداد کمتری توی موفقیت‌های مادّی‌تر مثل درس یا شغل. من؟ نمی‌دونم. هنوز از نظرم همه‌چیز عمر تلف کردن‌ه. 

 احتمالاً از خستگی‌ه.
  • ۹۴/۰۱/۲۸

نظرات (۲)

امروز استادمون یه چیزی گفت عالی بود. امر سکون موقّت زمانی رخ میده که انسان غرقه توی هنر. مثلاً وقتی داری تمرین تئاتر میکنی توی پلاتو دلت میخواد تموم نشه. میدونی چرا? چون وقتی از اون سکون خاص در میای پرت میشی توی روزمرگی زندگی. واسه همینه که شما سر ظهر به جای اینکه نگران تموم شدن نون سنگک باشی نشستی داری نظریات شوپنهاور رو گوش میکنی!
همینا رو گفت من فهمیدم همچین تلف هم نمی کنیم عمرمون رو!
پاسخ:
 هنر؟ زیرمجموعه‌ی همون عشق به شغل‌ه احتمالاً.
نخیر. خود هنر.هیچ چیز دیگه این خاصیت رو نداره به نظرم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی