Trust I seek, and I find it in no one.
یه طوریام که دلم نمیخواد هیچ چیزی راجع به کسی بدونم، و ترجیح میدم بخشی از چیزهایی که میدونم هم پاک بشه. حقیقتش اینه که من هیچوقت با شما بُر نخوردم. با همهی تلاشی که کردم واسه همرنگ شدن، گاهی شک هم کردید. بیشتر از هرکسی خودم اذیتم. من هیچوقت تسلیم تنهایی نشدم. اما هیچوقت هم از دستش فرار نکردم. شما -اکثرا نادانسته- به روح خلاقیت و طنز بیتوجهی میکنید. خودتون رو مرکز جهان میدونید و زندگیتون رو -درست همونطور که به نظر میاد- مسیری برای پیمایش خودتون میدونید. هر روز از ایزوله بودن همونقدر که راحت بوده و شما رو به خودتون نزدیکتر کرده، از من دورترتون کرده.
خیلی از شما با هدفهای کوچیک و بزرگ به آینده معنا میدید؛ هدفهایی حول شخص خودتون. همیشه دنبال منفعت خودتون هستید و هیچ دلیلی جز نزدیکتر شدن به هدفهای شخصی برای شما ارزش تلاش کردن نداره.
معمولا یک ظلمی یک جایی به شما شده و این رو تکرار میکنید چون به گذشتهی شما معنا میده.
هیچوقت واسهم هیچ اهمیتی نداشته چه فکری راجع بهم میکنید چون من مرکز جهان خودم نیستم. مدتیه که خوابهام واقعیتر از زمان بیداریم شده. اونجا حتی از اینجا هم بیاهمیتترم.
- ۰۰/۱۲/۲۰