دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

ای که نیازموده‌ای صورت حال بی‌دلان

جمعه, ۸ فروردين ۱۳۹۹، ۰۶:۵۶ ب.ظ
دیشب در حال خواندن نامه‌های کافکا به فلیسه توصیفی از او راجع به صفت نویسندگی خواندم که بسیار آشنا بود برایم. او در اوّل نوامبر ۱۹۱۲ (در ۲۹ سالگی) به معشوقش نوشته:
 «اکنون زندگی‌ام را گسترش داده‌ام تا افکار مربوط به شما را در آن جای بدهم، و به ندرت ربع‌ساعتی از ساعت‌های بیداری من پیدا می‌شود که به شما فکر نکرده باشم؛ همچنین ربع‌ساعت‌هایی که هیچ کار دیگری صورت نمی‌دهم. ولی این هم با نوشتن من ارتباط پیدا می‌کند، چون زندگی مرا چیزی جز فراز و نشیب‌های مربوط به نویسندگی تعیین نمی‌کند، وگرنه در دوره‌های بی‌باری هرگز جرأت نمی‌کردم به شما نزدیک شوم.»

  • ۹۹/۰۱/۰۸

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی