دوشنبهها در خرونینگن
دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.
دوشنبهها در خرونینگن
دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.
ساعت باش؛ برسان خود را به هشت، به قراری که گذشت، و بمان.
ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.
ساوندکلاودِ من
پینترستِ من
گودریدزِ من
توییترِ من
"How we used to love"
زیرِ بارند درختان که تعلق دارند٬ ای خوشا سرو که از بارِ غم آزاد آمد.
جمعه, ۲۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۳:۱۴ ب.ظ
یه روز میم رفت خدمت سربازی٬ مجبورش کردن که موهای عزیزش -همهی دار و ندارش- رو از تهِ تهِ ته بزنه. میم یک عالم غصه خورد٬ و از اون روز به بعد٬ به بلند شدنِ موهاش٬ آرزوهاش٬ روابطش٬ لحظاتش٬ و حتی عمرش اهمیتی نداد.
۹۳/۰۹/۲۱
نظرات
(۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در
بیان
ثبت نام
کرده اید می توانید ابتدا
وارد شوید
.
نام *
پست الکترونيک
سایت یا وبلاگ
پیام *
کد امنیتی *
ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته میشوند
نظر بصورت خصوصی ارسال شود
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک میباشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد
اخطار!