که فراموش نکنم، حتی اگر گذشتم.
چهارشنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۷، ۰۹:۵۸ ب.ظ
چند دقیقه پیش، در چشمهایم نگاه کرد و گفت: «تو آدم خارج رفتن نیستی» و ادامه داد به همان تحقیر کردنهای همیشگی. من ساکت و مبهوت، چشمهایش را میکاویدم به امید پیدا کردن ردی از خواهش. او ادامه میداد. حتی شک نکرد. سوال هم نمیپرسید. برای چند صدمین بار، خردم کرد. این سالها خرد کردنهایش برایم معنای دیگری دارد.
باید در خاطرم بماند که تنها هستم. همیشه تنها بودهام. همراهان من بعد از وقوع واقعه سر رسیدهاند.
- ۹۷/۱۲/۰۸