بنیاد بر کرشمهی جادو نهادهایم
جمعه, ۱۴ دی ۱۳۹۷، ۰۳:۰۸ ق.ظ
به خودش گفتم تأثیر اوست، اما بگذار دقیقتر بگویم؛ تأثیر وجود او که هویتی پنهان دارد و مرا به سوی کشف میکشد، به خصوص بدون پنهان کردن تمایلش به کشفشدن. گرفتاری در شرح و بسط دادن، اقتضای حسهای مرموز است. شکایتی ندارم. بلکه خوشم از این دستوپابستگی؛ مثل دلهرهای که به اختیار است. گاهی سرم را از گردن آویزان میکنم، چشمانم را میبندم و خیالش میکنم. بازی با کلمات را خوب بلد است اما حریص نیست؛ خوب میطلبدت به گفتن و آسودهخیال میشنود از تو و خودش، به قاعده میگوید. کلمات را باید از لبهایش بچینی انگار؛ درست همان موقع که لبخند دلگرمکنندهای بعد از تمام شدن صحبتش میزند.
غنچه گو تنگدل از کار فروبسته مباش، کز دم صبح مدد یابی و انفاس نسیم.
- ۹۷/۱۰/۱۴