چندخط بیعانه
يكشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۷:۲۵ ق.ظ
دل توی دلم نیست که بنویسم شب تا صبح چه بر من و بر ما گذشت. چهار ساعتی پاهایم روی زمین نبود. انگار دامن شب را فقط برای ما دو نفر پهن کردهبودند. خوابالودهام. باید یک دل سیر بنویسم که دوام امروز، آنطور که باید بر جریدهی عالم ثبت شود.
عجیب، حیرتآور، خالص، کمنظیر.
خستهام، سرم درد میکند اما حالم حال خوبیست. نگرانم که خستگی اجازه ندهد امروز مفصلاً بنویسمش، بیفتد برای فردا و خاصیتش کمتر شود. حتی دلم میرود برای لمیدن روی چمن و فکر کردنِ بیوقفه. عجیب عجیب.
- ۹۷/۰۵/۱۴