دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

می‌شنوم، طنین تنت می‌آید از ته ظلمت...

سه شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۶، ۱۲:۳۳ ق.ظ

« نوری معلق است در اشاره‌های ظلمانی

ور نه چگونه امشب نیز در این ساعت بلند

باید کنار این نیمکت بنشینم همچنان کنار این میدان

چشم‌انتظار شکی فسفرین

و برگ ترس‌خورده‌ی شمشاد تنها در چشمم برق زند؟»



[محمد مختاری، که گاهی گنگِ خواب‌دیده‌اش می‌شوم.]

  • ۹۶/۱۰/۱۲

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی