از کرامات شیخ ما این است:
يكشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۲۴ ق.ظ
Charlie and the Chocolate Factory رو برای دومینبار دیدم. اولینبار ۸سال پیش توی مدرسه همراه دوستام دیدهبودمش. اینبار ولی تجربهی کاملا متفاوتی بود. کمتر جذب فانتزی کارخونه شدم، و بیشتر به توزیع ثروت، هوش و شانس بین کاراکترها دقت کردم. راستش، کمی هم دلتنگ اونموقعا شدم؛ امنیت کودکی بین دوستهای مورد اعتماد، حمایت خانواده، کنجکاویها و خلاقیتهای کودکانه، حمایت مدیر مدرسه و جملهای که یک عصر -وقتی مدرسه تعطیل بود و فقط ما مونده بودیم- بهم گفت.
حواسم باشه که گاهی، محاط شدن در یک حوزهی امن به اندازهی تلاش نکردن واسه پیشرفت، گناهه. امروز حرفهای عجیبی شنیدم و شاید نیاز به همفکری دارم. شاید هم خودم به مرور متوجه بشم و بتونم تصمیم درست بگیرم. به نظرم رسیده که اوضاع و شرایط درحال واروننماییست و من باید بدبینتر از قبل بشم.
- ۹۶/۰۹/۱۲