دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

نزدیک شو اگرچه قرارت ممنوع است

سه شنبه, ۷ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۵۵ ب.ظ

 نیمه‌برهنه دراز کشیدن زیر پتو در شب زمستانی خانه‌ی تاریک را دوست دارم. گاهی همراه با صدای او و گاهی بدون همراهی صدایش، «برای تو در اینجا نوشته‌ام» را زمزمه می‌کنم. حالم، حال غریبی می‌شود. نسیم سردی شانه‌هایم را نوازش می‌کند، اما به پوستم رخنه نمی‌کند. انگشتانم را میان موهایم گیر می‌اندازم. گاهی یک شاخه مو را کمی می‌کشم، و درد لذت‌بخشی در پوست سرم حس می‌کنم. روی مچ دست دیگرم سه دستبند فسفرسنت می‌درخشند. تمام روز روی مچ دستم جا خوش کرده‌اند و حالا گویی در تاریکی شب، حقانیتشان را اثباتمی‌کنند.

بهتر است زودتر بخوابم تا بتوانم زودتر بیدار شوم و قبل از شروع روز که من را از خودم می‌گیرد، به کارهای عقب‌افتاده‌ام برسم. اما این حال غریب مجالم نمی‌دهد. می‌نویسم که تو بخوانی؛ این‌گونه من با تو حرف می‌زنم، در تاریکی سرد نیمه‌برهنه‌ای که تنها بازمانده‌ی آرامشم است.

  • ۹۶/۰۹/۰۷

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی