دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

Drupz Internship - day 2

سه شنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۴۵ ب.ظ

دیشب با شنیدن صدای عجیبی داخل اتاقم بیدار شدم؛ تجربه‌ی شنیدنش رو داشتم و حدس زدم که صدای راه رفتن سوسک روی دیوار باشه. لامپ رو روشن کردم و یه سوسک خیلی بزرگ رو نزدیک به سقف اتاقم دیدم. اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که من ساعت ۱۲.۵ خوابیده بودم و در بهترین حالت می‌تونستم ۵.۵ ساعت خواب مفید داشته باشم. حالا با سوسک روی دیوار، احتمالا این عدد به ۴ می‌رسه و فردا خوابالود خواهم بود.

 یادم افتاد که خونه رو سروقت سم‌پاشی نکردم و اتفاقی که الآن افتاده فقط به‌خاطر قصور خودم‌ه. هرطور بود سوسک خیلی بزرگ رو از خونه بیرون کردم و با ترس‌ودلهره سعی کردم بخوابم. 

 صبح یک ساعت دیرتر بیدار شدم و یادم افتاد که دیروز قول دادم برای زدن مهر شورا در فرم فارغ‌التحصیلی یه نفر برم دانشگاه. صبحانه نخورده خودم رو رسوندم دانشگاه، مهر زدم و رفتم شرکت. گزارش روز قبلم رو آماده کردم، جلسه‌ی صبح رو برگزار کردیم و قول دادم که تا نیمه‌ی کورس OO PHP پیش برم. تا بعدازظهر به جایی که باید، رسیدم و تصمیم گرفتم برای جذاب شدن ماجرا، تمرین هم بزنم (که هنوز ۸۰٪ش مونده.)

 سر نهار رئیس و س. حرف‌های جالبی راجع به چندتا استارتاپ و اینوستور بزرگ زدن و من فهمیدم که هیچ اطلاعی در این موضوع ندارم.

 دوست دارم که زودتر آموزشم رو تموم کنم و درگیر مسائل عملی بشم. در عین‌حال دلم برای خوابیدنِ زیاد و پیاده‌روی هم تنگ شده؛ با این‌که نیاز به راه رفتن رو حس می‌کنم، اون‌قدر خسته‌ام یا اون‌قدر وقت‌م کمه که نمی‌تونم پیاده جایی برم. شاید بهتر باشه زمان‌بندی رو یک ساعت جلو بیارم و صبح‌ها پیاده برم. 

  • ۹۶/۰۴/۲۰

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی