دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

دانی چه جوشش‌ها بود از جرعه‌اش بر خاک من...

يكشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۶، ۰۷:۳۲ ق.ظ

  کمتر از دو ساعت دیگه اولین روز کاری من توی دراپز شروع می‌شه. به لپتاپ جدیدم مسلط نیستم و این خودش باعث می‌شه احساس ضعف کنم. تمام مراحلی که پشت‌سر گذاشتم و برخوردهایی که دیدم، باعث شده که همه‌چیز به شکل ترسناکی واسه‌م جدی و «بزرگسالانه» باشه. صبح بعد از این که دوش گرفتم و چای دم کردم، سه‌تا مانتو اتو کردم، دو تا شلوار جین و یک شلوار کتون از کمد در آوردم و هنوز ایده‌ای ندارم که چی بپوشم. 

 دیروز آخرین پروژه‌ی ترمم که سیستم‌عامل بود رو واسه استاد دوست‌داشتنی این درسم ارائه کردم و دیگه یادم رفت که مستندات‌ش رو آپلود کنم. تا ظهر نیما سعی کرد برنامه‌های خوب نصب کنه روی لپ‌تاپ‌م و چندتا تریک بهم یاد داد. بعد از ظهر رفتیم که دم در دانشگاه از مدارکم کپی بگیریم، از ساندویچی مروی سر در آوردیم!

 عصر برگشتم خونه؛ قیمه بادمجون باقیمونده از دیروزم رو گرم کردم و خوردم. ۹.۵ چهارتا آلارم ست کردم و به‌خاطر بی‌خوابی شب قبل، راحت خوابیدم.

 یک ساعت دیگه اولین روز کاری من شروع می‌شه و راستش، یکم ترسیده‌م. 

  • ۹۶/۰۴/۱۸

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی