دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

صدایت فراموشم شده‌بود. فراموشم شده‌بود، صدایت...

يكشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۲۷ ق.ظ

 تو نمرده‌ای؛ تو فقط دیوانه‌تر شده‌ای.

 -مثل آسمانی که پرندگانش را فوج فوج فراموش می‌کند-

 من و تو اکنون، بر دوش ابوالهولی نشسته‌ایم، و خدایان را  تماشا می‌کنیم.

 و بنفش آسمان چه زیبا، چه بهت‌انگیز، قیقاج چشم‌هایت را می‌شست؛ من همیشه آسمان را جیغ خواهم کشید...

 -و ستاره‌ای در آسمان زمین ما نیست که نیفتاده باشد-

 من و تو اکنون بر گوش ابوالهولی نشسته‌ایم، و خدایان را تماشا می‌کنیم، و رنگ‌ها همه شادند!

-مثل گلوله‌ای که در هنگام فرو رفتن یک سرانگشت اثر میگذارد ولی در آن‌سو، خندقی متلاشی از گوشت و عصب و استخوان می‌سازد.



  • ۹۶/۰۲/۱۰

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی