دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در خرونینگن

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

از شاعران ناتمامی که در خون من راه می‌یابند.

يكشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۳۰ ب.ظ

فردا آیا دوباره از چشمانت برمی‌خیزم؟


می‌شنوی:

آمده‌است

خانه به خانه چو انتظاری هرروزه

جایی در زیر پلک‌ها پیدا کرده‌است.


می‌شنویم:

روشنی ساده‌ی ملافه‌ها را خاموش کرده‌است.

خونی لخته شده‌است در جایی از ساعتی.

خانه صدای فرود آمدنی را شنیده‌است.

کوچه سنگینی عبوری را دیده‌ست در خاموشی.


می‌شنوند:

بالشی از خواب برنمی‌خیزد.

پرهیز می‌کنند بچه‌ها از کنج اتاقی که هر شب باهم

می‌خوابیدند.



«محمد مختاری»
  • ۹۶/۰۲/۰۳

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی