دوشنبه‌ها در پراگ

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در پراگ

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.
مطمئن نیستم که دوست دارم برگرده یا نه. به تنهایی و دل‌تنگی و تماشا عادت نکردم. اما بعضی خطوط قرمز هنوز هست٬ حالا شاید کم‌رنگ شده باشه٬ ولی هست. پنج سال دوستی ارزون نیست٬ حتی اگه دور بود٬ اگه نگاه و حضور نبود؛ من که بودم٬ گیریم زبونم یه چیز دیگه می‌گفت.
 یک عمر دیگه باید و یک دل پاک‌تر٬ که بتونه برگشتن‌ش رو بپذیره. از من گذشت و گذشت‌م.

 [از مجموعه پیش‌بینی‌های خصوصی که هیچ‌گاه به حقیقت نمی‌پیوندد.]

  • ۹۴/۰۶/۱۰

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی