دوشنبه‌ها در پراگ

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در پراگ

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

رِ بده!

شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۰۷ ق.ظ
امروز خیلی خیلی خوب بود. یکی از بهترین‌ها شاید. البته ما دیگر حسّ و حال اندازه گرفتن خوب و بد روزها یا آدم‌ها یا چیزها را نداریم. همین‌که روزمرگی را نقض کند و یک دل سیر بخندیم کافی‌ست تا برود بیفتد در جعبه‌ی بهترین‌ها و درش را ببیندیم بگذاریم یک گوشه٬ برای اوقات دل‌تنگی.
 کارسوق‌های دوران راهنمایی نقش پررنگی در شکل دادن به علایق علمی و شغلی من داشت. یک تعهدی همیشه داشتم و هنوز هم سنگینی‌اش را حس می‌کنم٬ در زنده نگه داشتن‌ش٬ در حفظ سبک و سیاق‌ش٬ در همکاری کردن و همکاری آموختن‌ش. می‌دانی٬ خیلی چیزها همیشه در خاطر می‌ماند٬ اما یک‌چیزهایی از کودکی آدم در «قلب‌»ش می‌ماند تا به ابد.
 امشب از من خدافظ٬ اما سال دیگر اگر عمری باقی بود٬ باز خواهم گشت. و به پیشانی خندان‌ت٬ بوسه‌ای سرخ‌رنگ خواهم زد. قربانت.


پیکسل کارسوق۹۴
  • ۹۴/۰۵/۳۱

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی