دوشنبه‌ها در پراگ

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در پراگ

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

گذر زمان گاهی چقدر مهمل میشود.

جمعه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۹ ب.ظ
دیشب در بهارخواب خانه ی روستایی و میان دو پتو از سرمای هوا مست بودم، پاک ترین آسمان را بالای سرم داشتم؛ درست مثل شب هایی که با پدر در بهارخواب خانه ی روستایی پدربزرگ میخوابیدیم، و پدر نیمه شب مرا به داخل اتاق میبرد که سردم نشود.
پدر امشب ماشین را در جاده های خلوت میتازاند و من از پشت شیشه، آسمان را به دنبال ستاره ای زیر و زبر میکنم.
  • ۹۴/۰۵/۲۳

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی