دوشنبه‌ها در پراگ

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در پراگ

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

به عاقبت به من آیی که منتهات منم.

دوشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۱۵ ق.ظ
نگفتمت مرو آنجا٬ که آشنات منم؛ در این سراب فنا چشمه‌ی حیات٬ منم. نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی؛ مرو به خشک٬ که دریای باصفات٬ منم. نگفتمت که چو مرغان به سوی دام مرو؛ بیا که قدرت پرواز و پرّ و پات٬ منم. نگفتمت که تو را ره زنند و سرد کنند؛ که آتش و تبش و گرمی هوات٬ منم. اگر چراغ دلی دان که راه خانه کجاست؛ وگر خداصفتی دان که کدخدات٬ منم.



  • ۹۴/۰۵/۱۲

نظرات (۱)

وگر به خشم روی صد هزار سال ز من
به عاقبت به من آیی که منتهات منم

غزل زیباییست :-)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی