دوشنبه‌ها در پراگ

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در پراگ

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

سه شنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۵۵ ب.ظ

 اعصاب منُ خورد می‌کنن بعضی نفرات. نمی‌تونم ساکت باشم٬ لبخند بزنم و زمزمه کنم «بنال تا بمیری.»
 دو سال پیش همین بعضی نفرات لم داده بودن به صندلی٬ این پا روی اون پا٬ هرجا می‌رسیدن دم از توفیری نداره٬ یکی از اون یکی بدتر٬ بکشین کنار باد بیاد و فلان می‌زدن. ما جون دادیم تا حسن کشید بالا. قانع می‌کردیم که درست٬ اما بدُ نیاد بدتر میادا٬ حرص می خوردیم و جون می‌دادیم و توجیه می‌کردیم.
 حالا باز لم دادن مهمل می‌گن. فکر نمی‌کنن و دهن باز می‌کنن. نکن برادر٬ خواهر٬ نکبت٬ دیوث٬ ببیند دهنتُ ببینیم چی میشه.

  • ۹۴/۰۴/۲۳

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی