دوشنبه‌ها در پراگ

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در پراگ

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

عزیزِ من! حواست کجاست؟

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۳۶ ب.ظ


 البته تقصیری ندارید، این زندگی بی‌دروپیکر شهری حواس همه را میدزدد. خیلی هنر کنید صبح که سر کار می‌روید با ماشین رئیس یا معاونش تصادف نکنید، یا سی ثانیه دیرتر به ایستگاه نرسید تا مجبور نشوید در جمعیت اتوبوس بعدی با زور و تهدیدهای لفظی توخالی جای خود را باز کنید. شانس بیاورید بعد از سال‌ها این‌در و آن‌در زدن یک همسر خانواده‌دار پیدا کنید که تعداد وام‌هایش از خودتان کمتر باشد تا دهان مردم بسته شود و دیگر احتمال اواخواهر بودنتان نقل مجالسشان نباشد. بعد از سال‌ها سگ‌دو، ناگهان به نظرتان می‌رسد قسط‌های ماهانه ی لازم‌الپرداخت کمتر شده، پس با توکل به دانایان‌کل برای خرید یک پژو طناب وام‌های جدید را به گردنتان می‌اندازید و پراید رنگ‌ و‌ رو رفته‌ی خود را با هزار فخر و مباهات به قیمتی که به عقیده‌ی خودتان «مفت و مجانی» است، به جوانی چند سال پیشتان غالب می‌کنید.

 هرچه قسط‌ها بیشتر باشد٬ احساس بدبختی بیشتری می‌کنید؛ و پذیرش بدبختی بی‌دردسرترین راه آزادانه زیستن است.‏‎ ‎وقتی ساعت‌ها رانندگی خود را به مراقبت از یک پژوی قسط‌ اندود اختصاص می‌دهید، و باقی روز از گرانی و تورم و حقوق ثابت خود می‌نالید، مجالی برای فکر کردن به مسائل جدی باقی نمی‌ماند، و همین آزادی شما را تضمین می‌کند. بسته به سرنوشت، روزی یکی از نزدیکانتان بعد از عمری دور و دراز پایش لیز می‌خورد و یک‌راست در آغوش باز عزرائیل فرود می‌آید، این واقعه یکی دو روز ذهن شما را از مشغله‌های همیشگی فارغ می‌کند. در اعماق وجودتان دلتان هیچ برای متوفی نمی‌سوزد و حتی شاید به حالش غبطه بخورید. اما به تعداد دفعات مرور درس‌های عمومی یک کنکوری، برای حضور در انواع مراسم ختم و عزا اهتمام تام می‌ورزید و برای دلداری صاحبان عزا جمله‌ی تشریفاتی «خدا بیامرز آدم خوبی بود.» را تقدیمشان می‌کنید. در حالی که مبلغ بدهی متوفی هنوز به ریال جلوی چشمانتان برق می‌زند و بارها آرزو می‌کنید٬ که ای‌کاش قبل از مرگش با بهانه‌ای دروغین هم که شده حسابتان را صاف می‌کردید؛ دو سه قسط کمتر، خوشبختی نزدیکتر.

 اما این‌ها فقط در یکی دو روز اول اتفاق می‌افتد، بعد از آن زندگیِ به‌ظاهر زنده‌ی خود را در‌ می‌یابید؛ پژو، گرانی، حقوق ثابت، قسط‌های فناناپذیر...


[?]

  • ۹۳/۰۴/۰۵

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی