دوشنبه‌ها در پراگ

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در پراگ

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

امروز٬ کنکور ریاضی ۹۳.

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۵۰ ب.ظ


 داخلی-کتابخانه؛

 با زاویه‌ای قریب به ۳۰ درجه از سطح افق٬ به صندلی چوبی زهوار در رفته‌ی عمومی تکیه داده و پاهایش را چنان دراز کرده است که از ناحیه‌ی پاشنه‌ی پا به زمین تکیه بزند. سرش را از لبه‌ی صندلی آویزان کرده و حتی با چشمان بسته هم شرایط نوری مناسب مطالعه را می‌بیند. به نوشین و دویست‌هزار نفر دیگر فکر میکند، که همین لحظه در حال تیک زدن سرنوشتشان هستند. به فردا هم فکر می‌کند٬ و به تیک‌هایی که احتمالاً از سر بی‌حوصلگی، برای تلنگر زدن به سرنوشتی که مدت‌هاست اهمیتش را از دست داده است، زده خواهد شد. مگر یک زندگی کم‌دغدغه با حقوق متوسط حاصل از کار آزاد و یک دختر مهربان که عاشق آدم باشد٬ کافی نیست؟


[کینگ رآم-شکارچی]

  • ۹۳/۰۴/۰۵

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی