دوشنبه‌ها در پراگ

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در پراگ

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

شیر در پوستین خر

دوشنبه, ۴ مهر ۱۴۰۱، ۰۱:۰۹ ق.ظ

ببین دایی، باید یاد بگیری دیگر بحث عدالت را پیش نکشی. آن‌ها که فهمیده‌اند خبری نیست هم صدایش را درنمی‌آورند، چون زرنگند، فهمیده‌اند چطور می‌شود همه‌شکل کثافتی دید و شاکی نشد. آخر شکایت کردن که بدون متمم نمی‌شود. سر عقل بیا.


  • ۰۱/۰۷/۰۴

نظرات (۱)

چندین بار پست رو خوندم. چندین کامنت نوشتم و پاک کردم. چقدر سنگینن این کلمات.
اگه نبود متمم شکایت رو در ابعاد همه هستی در نظر گرفته باشی، سوالم اینه که اون زرنگ های لعنتی که فهمیده ‌‌ان خبری نیست، چطور تونستن؟ چطور «فهمیدن»؟ چطور روی فهمشون حساب کردن؟ راهِ این سر عقل اومدن چیه؟
پاسخ:
فهمیدن که به نظرم سخت نیست، پذیرشش دردناکه فقط. روی فهم حساب کردن هم به این معنی نیست که روی یه فکت حساب می‌کنن، اما هرکدوم ما توی همون شکل از دنیایی زندگی می‌کنیم که فهمیدیم و پذیرفتیمش. پس مهم نیست حتی اگه فکتی وجود داره که با فهم ما در تضاده اما ما در معرضش نبوده‌ایم. (همون متمم شکایت!)
دیگه بالاخره باید به صلح رسید. سوال داشتن و قبول نکردن و مشت و لگد زدن که صلح نیست.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی