دوشنبه‌ها در پراگ

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

دوشنبه‌ها در پراگ

دوشنبه یکی از ۷ روزِ تعریف شده نیست، دوشنبه رنج و ملال من است.

ساغر باش؛ برسان خود را به وِی، به سلامی پر از مِی، و بمان.

There's no now

پنجشنبه, ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۰۴:۰۴ ق.ظ

مدت کوتاهیست که من در طول روز، سرگرم هر کاری که باشم، ناگهان حسی از چیزی شبیه خوابی که اخیراً دیده‌ام در ذهنم شکل می‌گیرد. انگار هنوز یک مرحله قبل از شکل گرفتن تصویر است. می‌دانم چیزی بوده، فضایی داشته که حسش می‌کنم، آشنایی چیزی که اخیراً با آن برخورد داشته‌ام مرا فرا می‌گیرد، اما هرچه فکر می‌کنم یادم نمی‌آید آن تصویر چه بود. این اتفاق ممکن است دو سه بار در طول روز تکرار شود. اذیتم نمی‌کند، اما تبدیل به یک دوگانگی شده است. انگار در این اپیسودها ناگهان پرت می‌شوم به دنیای دیگری، و معلق می‌مانم، و بعد با دست خالی برمی‌گرد همین‌جا.

  • ۰۰/۱۲/۰۵

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی